دستگیری شکارچی زنان در بازار تجریش / آزار و اذیت و قتل هولناک دختر ناشنوا

به گزارش خبرنگار مهر، در این هفته مرد جوانی که پس از قتل زن سالمند جسد او را سه ماه در فریزر مخفی کرده بود، در دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم شد. رامین 16 تیر ماه سال گذشته خاله پدرش به نام تاجی را به قتل رسانده و جسدش را در فریزر خانه اش مخفی کرد.

سه ماه پس از این جنایت و در حالی که رامین بازداشت بود، همسرش جسد را کشف کرده و موضوع را به پلیس اطلاع داده مرد جنایتکار نیز لب به اعتراف گشود و گفت : از آنجا كه تاجي خاله پدرم ثروت زيادي داشت و بچه اي نيز نداشت نقشه قتل وي را طراحي كردم. ابتدا از بنگاهي قيمت خانه اش را كه در زعفرانيه است، پرسيدم وقتي ديدم پول خوبي به چنگ مي آورم، نقشه ام را عملي كردم و به خانه اش رفتم.

متهم روز شنبه در شعبه 71 دادگاه کیفری محاکمه و با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد.

دستگیری شکارچی زنان

خبر دیگر این هفته مربوط به مرد تبهکاری است که با فریب زنان و دختران به بهانه ازدواج و یا تهیه وام پول و طلاهای آنها را سرقت می کرد.

رسیدگی به این پرونده همزمان با شکایت زن جوانی در کلانتری 101 تجریش در دستور کار پلیس قرار گرفت. شاکی به ماموران گفت : چندي پيش به عنوان مسافر سوار يک دستگاه خودرو پژو پارس نقره اي رنگ شدم . راننده ، جواني چاق و قد کوتاه بود که پس از طي مسافتي کوتاه و مطرح شدن مشکلات اقتصادي مدعي شد که به واسطه يکي از بستگان نزديکش که رئيس بانکي در محدوده بازار تجريش است ، مي تواند مبالغ چند ده ميليون توماني وام تهيه کند .با مطرح شدن ادعاي جوان راننده ، وي در خصوص شرايط تهيه وام عنوان داشت که در شرايطي عادي فرد متقاضي مي بايست مبلغي در حدود 20 – 10 ميليون تومان را به مدت حداقل 6 ماه در بانک سپرده گذاري و پس از طي چند ماه وام خودش را دريافت کند در حاليکه او قادر است با مبالغي بسيار کمتر از اين ميزان و در فاصله زماني يک هفته اي اقدام به گرفتن وام کند. بلافاصله با وي در خصوص تهيه وام صحبت کرده و قرار شد تا مبلغي در حدود 5 ميليون تومان تهيه کنم و با يکديگر به شعبه بانک در محدوده بازار تجريش مراجعه و مبلغ فوق را سپرده گذاري و در کمتر از چند روز يک وام 20 ميليون توماني تحويل بگيرم . 30 اردیبهشت ، هر دو نفر از داخل بازار تجريش در حال رفتن به سمت شعبه بانک بوديم که ناگهان در شلوغي بازار متوجه شدم که جوان راننده در کنارم حضور ندارد ! آن زمان بود که متوجه شدم بسته پولي را که به امانت در اختيارش گذاشته بودم تا در داخل بازار مورد سرقت قرار نگيرد ، از سوی همين شخص به سرقت رفته است .

با آغاز رسيدگي به پرونده ، کارآگاهان موفق به شناسايي تعداد ديگري از مالباختگاني شدند که به همين شيوه و يا به شيوه "طرح پيشنهاد ازدواج" از سوي راننده يک دستگاه خودرو پژو پارس نقره ای رنگ ، مورد کلاهبرداري و سرقت وجوه نقد و طلاجات قرار گرفته بودند . با توجه به شيوه و شگرد متهم در کلاهبرداري و سرقت اموال مالباختگان ، کارآگاهان به چهره نگاري و بررسي بانک اطلاعات مجرمين سابقه دار پرداخته و موفق به شناسايي يکي از مجرمين سابقه دار به نام عليرضا 34 ساله شدند که با هويت جعلی عليرضا رضايي اقدام به طرح آشنايي با مالباختگان و کلاهبرداري از آنها کرده بود . با بررسي سوابق عليرضا مشخص شد که وي پيش از اين نيز 8 بار به اتهام ارتکاب کلاهبرداري به همين شيوه و شگرد دستگير و روانه زندان شده و آخرين سابقه دستگيري وي نيز به سال 90 باز مي گردد . سرانجام متهم هنگام شکار آخرین طعمه اش شناسایی و دستگیر شد.

قتل هولناک دختر ناشنوا

در این هفته همچنین، حکم اعدام مرد جنایتکاری که متهم است در جریان جنایتی هولناک بعد از فریب دختر کر و لال او را اسیر خواسته شیطانی خود کرده و پس از قتل، جسدش را به آتش کشیده است، در دیوان عالی کشور تأیید شد. صبح روز ۱۶ مرداد سال ۸۹ مرد میانسالی مأموران پلیس در کمال شهر کرج را در جریان ناپدید شدن ناگهانی دختر کرو لالش، سمیه۲۲ ساله قرار داد.

او گفت: دخترم روز گذشته برای رفتن به مدرسه باغچه‌بان از خانه خارج شد و هر چه منتظرش شدیم از مدرسه بازنگشت. مسئولان مدرسه هم از او خبر ندارند . در حالی که تجسس‌های پلیس برای یافتن دختر جوان آغاز شده بود، مأموران کلانتری ۲۴ کمال شهر از کشف جسد سوخته دختر جوانی در حاشیه شهر با خبر شدند. کارآگاهان دریافتند مشخصات جسد سوخته با نشانی‌های دختر ناپدید شده همخوانی دارد. بنابراین خانواده سمیه برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی دعوت شدند. پدر سمیه بعد از دیدن جسد، هویت دخترش راتأیید کرد.

در شاخه‌ای دیگر از تحقیقات، کارآگاهان با ردیابی تماس‌های تلفنی سمیه به مرد جوانی به نام مسعود ۲۴ ساله مظنون شده و او را دستگیر کردند. مسعود در بازجویی ها با اعتراف به جرمش گفت : صر روز حادثه در مسیر رفتن به خانه بودم که متوجه شدم سمیه کنار خیابان ایستاده است. بعد از اینکه فهمیدم او کرو لال است فکری شیطانی به ذهنم رسید.  به بهانه‌ای او را به آپارتمان یکی از دوستانم به نام عباس کشاندم و او را مورد آزار و اذیت قرار دادم. بعد ازآن یکی از دوستانم به نام حامد را از ماجرا باخبر کردم. لحظاتی بعد حامد ۲۵ ساله به همراه یکی از دوستانش به نام میلاد ۲۲ ساله به آنجا آمدند و سمیه را به محل دیگری برده و او را مورد آزار و اذیت قرار دادند. بعد هم او را در خیابانی که من اولین بار سمیه را آنجا دیده بودم‌‌ رها کردند.من در آپارتمان دوستم بودم که متوجه شدم سمیه از همسایگان سراغ من را می‌گیرد. وقتی به کوچه رفتم با اشاره به من فهماند که از من شکایت خواهد کرد و آبروی مرا نیز خواهد برد.  من از او خواستم به خانه‌اش برود اما به حرفم گوش نداد. او را به نقطه خلوتی در اطراف شهر کشاندم و در فرصتی مناسب با چاقویی که همراه داشتم او را روی صندلی پارک به قتل رساندم. سپس به تنهایی راهی پمپ بنزین شدم و با یک ۴ لیتری بنزین به محل حادثه بازگشتم و جسد سمیه را سوزاندم.

مرد جنایتکار پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان البرز به قصاص محکوم شد که قضات دیوان عالی کشور حکم مجازاتش را تائید کردند.

مرگ تلخ راننده پراید

در این هفته تصادف شدید خودروی پراید با گاردریل کنار بزرگراه زین الدین و مرگ راننده جوان خبر ساز شد.

ساعت 21 و 10 دقیقه یکشنبه تصادف شدید دو دستگاه خودرو در بزرگراه زین الدین به پلیس و نیروهای امدادی اعلام شد که دقایقی بعد آتش نشانان ایستگاه 56 خود را به محل حادثه در حوالی پل احسان رساندند. در بررسی های اولیه مشخص شد، یک دستگاه پراید به دلیلی نامعلوم ابتدا از مسیر اصلی منحرف و با گاردریل کنار اتوبان برخورد کرده بود.پراید سپس با یک دستگاه سمند برخورد کرده و پس از برخورد دوباره با گاردریل متوقف شد.

جلال ملکی ، سخنگوی سازمان آتش نشانی با اعلام این خبر گفت: آتش نشانان با ایمن سازی محل ، راننده را از داخل خودرو خارج کردند که امدادگران اورزانس پس از معاینه مرگ او را تائید کردند.

قتل در دوئل عشقی 2 مرد جوان

در این هفته، پسر جوان که در هواخواهی از زنی مرتکب جنایت شده بود نیز در دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار گرفت.

بعد از ظهر بیست‌و پنجم مهرماه سال گذشته مرگ جوانی به نام داریوش بر اثر خفگی و خونریزی شدید از ناحیه گیجگاه از طریق اورژانس تهران به پلیس گزارش شد. با تحقیقات پلیس مشخص شد، داریوش پس از درگیری با مردی به نام حمید به قتل رسیده بود. حمید که به همراه دو دوست دیگرش احد و نسرین در صحنه جنایت حضور داشتند موضوع را به اورژانس اطلاع داده بودند.

حمید در جریان بازجویی ها با اعتراف به قتل گفت : من و نسرین در خانه بودیم که مقتول به صورت پیامکی نسرین را تهدید می کرد. من هم از این موضوع عصبانی شده و سراغ داریوش- مقتول- رفتم اما او در خانه نبود. وقتی به خانه بازگشتیم داریوش به آنجا آمد و در خانه نسرین را شکست . با هم درگیر شده و او را کشتم. متهمان پرونده این هفته در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شده و به تشریح جنایت خود پرداختند.